
پرسشی که ظاهرا بسیار پیش پا افتاده است اما در واقع حلال مشکلات فراوانی است که مردمان این عصر با آن دست در گریبانند. سخنان نسنجیده و واکنشهای سریع و بدون تامل و همچنین داوریهای نابهجا را میتوان تنها نمونهای از مشکلات فراوانی دانست که همگی از سرچشمهای واحد و یکسان میجوشد.
مردمان این دوره و زمانه، علاوه بر زیست در دنیای واقعی از ساکنان دنیای بزرگ فضای مجازی هستند که ساکنان میلیونی خود را وادار به اظهار نظر و فعالیت و ابراز وجود در خود مینماید. در این میان، افرادی هستند که بدون تامل و بدون گذشت حتی ثانیهای از انتشار خبر واقعهای در دنیای مجازی، گویی وارد مسابقهای از بیان اظهار نظرها و واکنشهای عجیب و غریبی شدهاند که میبایست چنان بر اسب سخنان نسنجیده بتازند تا خدایی نکرده کسی به گرد آنان نرسد.
پراکندگی شایعات، تکذیبیههای مداوم، انتشار اخباری که ابدا رخ نداده است، همگی از ویژگیهای جداناپذیر زیست مجازی میلیونها انسانی شده است که شبانه روز در فضای مجازی تنفس میکنند.
همیشه ضرب المثل “شنیدن کی بود مانند دیدن” به گوشهایمان آشنا بود و به قول قدیمیترها این سخن را آویزه گوشهایمان میکردیم که مبادا مطلبی را که تنها شنیدهایم بر زبان جاری سازیم، اما کجایند آن قدیمیترها که ببینند اکنون فرصت به شنیدن هم نمیرسد بلکه فضای مجازی مملو از اخباری شده که احدالناسی آن را نشنیده است، چه رسد به دیدن. حال که اظهار نظر و واکنشهای بیپروا، نسبت به اتفاقات و اخبار پیچیده در شبکههای اجتماعی با سرعت نور در این شبکهها مخابره میشود، افرادی که به دنبال حقایق میگردند شدیدا به شنیدن و گوش دادن هر چه بیشتر، احساس نیاز مینمایند. اینجاست که این شعر میتواند سخن ما را کمی ملموستر بیان نماید. شاعری می فرماید:
اگر خواهی سخن گویی / سخن بشنو سخن بشنو
زبان آن کس تواند زد / که اول گوش گردد او
بنابراین برای اظهار نظرهای دقیق در مرحلهی اول و جلوگیری از خلافگویی و تهمت در وهلهی آخر، میبایست پیش از آنکه لب به سخن باز کنیم، بیشتر پیرامون آن واقعه بشنویم و بخوانیم.
حال که در اهمیت گوش دادن سخن راندیم بهتر است بدانیم که گوش از نعمتهای مهم خداوند است و یکی از دروازههای ورودی معارف و اطلاعات به روح و ذهن بشر میباشد. اکنون که گوشهای ما نقش دروازههای ورودی ذهن و روح ما را دارند میبایست در قدم اول، هم در ورود و خروج آن نگهبانانی بگماریم تا هر مطلب ناصوابی به لوح دل و ضمیر ما ننشیند؛ و هم در قدم دوم، گوشهایمان را به روی رسیدن حقایق نبندیم.
از کوزه همان تراود که در اوست.
با این اوصاف برمیگردیم به بحث دنیای مجازی و زیست میلیونها انسانی که در آن روزشان را به شب و شبشان را به روز میرسانند. در این دنیای مجازی هم باید مراقب شنیدههایمان باشیم، هم مراقب باشیم تا نشنیدنهایمان منجر به واکنشهای اشتباه نگردد.
اگر دروازه گوش به شایعات و اخبار کذب و واکنشهای اشتباه کاربران شبکههای اجتماعی باز باشد، و دل و ذهنمان مملو از این شنیدههای اشتباه و ناصواب باشد، به ناچار ما هم در این دریای مواج، تحت تاثیر قرارگرفته و این امواج ما را به این طرف و آن طرف میکشاند.
منبع: سعید اردیخانی